استفاده از نظريه هاي زبان شناسي در تحليل آثار ادبي، هم مي تواند جنبه هاي تازه اي از آثار ادبي را پيش روي ما آورد، هم مي تواند افق هاي تازه اي را به روي چشم زبان شناسان بگشايد. اين مقاله با چنين رويكردي به سراغ نظريه زباني «كنش گفتار» رفته، آن را روي يكي از مشهورترين ژانرهاي ادبي (شطحيات) پياده مي كند.
در بخش نخست، سعي كرديم با اشاره به سير تكويني نظريه كنش گفتار، مباني آن را توضيح دهيم؛ مباني اي كه پشتوانه نظري مقاله را تشكيل مي دهد. سپس پيشينه استفاده از اين نظريه را در تحليل نوشتارها ذكر كرده ايم. آنگاه چهل مورد از شطحيات را بر اساس شرح شطحيات روزبهان بقلي شيرازي برگزيده، آن ها را در قالب طبقه بندي پنج گانه سرل جاي داده ايم. اين مقاله نخستين نوشتاري است كه از نظريه «كنش گفتار» براي تحليل آثار ادبي فارسي استفاده مي كند و نشان مي دهد كه اين نظريه قابليت آن را دارد كه در طبقه بندي و تحليل نوشتارهاي ادبي به كار گرفته شود.