ژاک لاکان (J.Lacan, 1901-1981)، روان کاو معاصر فرانسوي، در گسترش مفاهيم نظريه زيگموند فرويد (S. Freud) سهمي بسزا دارد. او ديدگاه هاي فرويد را در باب ناخودآگاه پذيرفت و آن را گسترش داد و گفت ضمير ناخودآگاه ساختي زبان مانند دارد. اين سخن لاکان، که تحت تاثير نظريات زبان شناسي فردينان دوسوسور (F.De Saussure) نيز هست، راهي نوين در پژوهش هاي روان کاوي باز کرد. او روند رشد يک کودک را از بدو تولد تا بزرگ سالي در چهارچوبي از شناخت روان و زبان و با اصطلاحاتي نظير «ساحت خيالي»، «ساحت نمادين»، «فاز آينه»، «فقدان»، «نام پدر»، و « ابژه ديگري کوچک و بزرگ» تبيين مي کند.
هدف از نگارش اين مقاله نقد و بررسي شعر «تا انتها حضور» از منظر رشد رواني سوژه در نظريه روان کاوي لاکان است. با توجه به قرينه هاي يافت شده در اين شعر نظير «کلمات»، «گفت»، «واژه»، «صحبت»، و درون مايه اصلي اين شعر (پديدآمدن دگرگوني به سبب حضور زبان) که اساس نظريه لاکان، يعني زبان، را القا مي کند اين نتيجه حاصل شده است که اين روش براي بررسي اين اثر کاربرد دارد. هم چنين با توجه به اين باور پساساختارگرايان که «واقعيت يک متن زبان شناختي است»، نقد حاضر نيز مويد نقد ديگري بر اين اثر از منظر پساساختارگرايي است