در اين مقاله با اشاره اي مختصر به زندگي و آثار جفري الکساندر، به بيان شالوده هاي نظري و زمينه هاي تفکراتي وي، هستي شناسي و انسان شناسي فلسفي، معرفت شناسي و روش شناسي اين جامعه شناس آمريکايي پرداخته شده است. سپس اصول عمده اي که در نظريه جامعه شناختي او وجود دارد و بر گرفته از حوزه هاي مطالعاتي وي از جمله الگوي تلفيقي و نظريه چندبعدي، نوکارکردگرايي، جامعه شناسي فرهنگي و جامعه مدني است، مورد بحث قرار گرفته است. در پايان انتقاداتي که جامعه شناسان ديگر به نظريه الکساندر وارد ساخته اند، مطرح شده و به نتيجه گيري از مطالب مقاله پرداخته شده است.