در روانشناسي تحليلي يونگ، آنيما مجموعه ناخودآگاهي است که منشا بسيار دوري دارد و نمونه نوعي همه تجارب اجدادي بشر در باب موجود مونث و باقي مانده همه احساسات و تاثرات حاصل آمده از زن و نظام سازش يابي رواني است که به ميراث رسيده است. اين پژوهش بر آن است تا با تکيه بر جلوه ها و کارکردهاي کهن الگوي آنيما، همچنين ويژگي هاي نهادينه در اين بخش از روان، اشعار اخوان ثالث را به گونه اي دقيق تر مورد کند و کاو قرار دهد. از آنجا که دو قطبي بودن، خاصيت ذاتي کهن الگوها است، در اشعار اخوان ثالث نيز مي توان بسياري از کارکردها و فرافکني هاي مثبت و منفي آنيما را بررسي نمود و تحت تاثير اين کارکرد دوگانه، ديدگاه اخوان را نسبت به جامعه و محيط پيرامونش بخوبي توصيف کرد.