نرخ بي سابقه تحولات در بافت کلان شهرهاي ايران، آن را دچار تغييرات کالبدي پيش بيني نشده اي نموده و برنامه ريزي براي آن با مشکل جدي مواجه نموده است. پژوهش حاضر تلاشي است براي تعيين شاخص هاي موثر در گونه شناسي بافت شهري به منظور برنامه ريزي براي اين بافت در حال تحول. بدين منظور، پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادي، ابتدا به تدوين چهارچوب نظري گونه شناسي و شکل شناسي مي پردازد و سپس، با استفاده از روش تحليلي-تطبيقي و مرور مستندات و تجربيات مشابه در جهان و معيارها و مولفه هاي گونه شناسي، و بر آن اساس شاخص هاي موثر را مشخص مي نمايد. پژوهش حاضر نشان مي دهد که با استفاده از نه شاخص موثر و با استفاده دو مرحله اي از آنها، يا به عبارت ديگر، استفاده از شاخص هاي با اهميت بيشتر براي مقاصد مختلف برنامه ريزي در مرحله اول براي تعيين گونه هاي اصلي، و سپس استفاده از باقي شاخص ها در اين گونه ها براي تعيين زيرگونه هاي بافت شهري مي توان به روندي سيستماتيک براي دسته بندي بافت شهري دست يافت.