برهان حدوث يکي از ديرينه ترين براهين وجود خدا است که تقريرهاي کلامي و فلسفي متعدد دارد. آنچه در اين مقاله مورد بررسي قرار گرفته صورت متعارف آن در مغرب زمين است که به حدوث زماني جهان پرداخته و از اين طريق وجود خدا را اثبات کرده است. تقريرهاي ديگر آن مانند حدوث ذاتي و نيز حدوث جوهري که در فلسفه اسلامي مورد توجه ويژه قرار دارد، در مغرب زمين يا اصلا مطرح نگرديده و يا بدان تصريح نشده است. نويسنده در اين مقاله بر آن است تا با تکيه بر منابع قديم و جديد علمي و کلامي مغرب زمين، به بازخواني و نقد و بررسي آن بپردازد. در اين نوشتار، دو برهان عقلي و دو دليل علمي بر مهم ترين مقدمه آن ارايه شده است. دو دليل عقلي آن بر امتناع وجود نامتناهي بالفعل و امتناع افزايش بر نامتناهي بالقوه و تبديل آن به نامتناهي بالفعل تاکيد دارد و دو دليل علمي آن از مدل هاي مربوط به آفرينش و اص.ل ترموديناميک اخذ شده است. ضمن طرح نظريه هاي متعدد فيلسوفان و متکلمان موافق و مخالف، به نقد و بررسي آن خواهيم پرداخت.