دين ماني سرشار از آموزه هاي عرفاني است که ريشه در انديشه هاي گنوسي، ايراني و يونان باستان داشته و با باورهاي مسيحي و بودايي پربارتر شده است. بي شک يکي از عوامل رشد و پيشرفت سريع اين دين ويژگي هاي عرفاني آن است. عرفان مانوي در بطن آموزه ها و مفاهيم ديني مانويت نهفته، و کمتر به شکل مجزا به آن توجه شده است. اين عرفان با تاکيد بسيار، راه نجات روح انسان از اسارت عالم ماده را در کسب معرفت مي داند. وصول به اين معرفت، از طريق خودشناسي و کشف و شهود قلبي است. اهميت تزکيه نفس و زهد و رياضت از پررنگ ترين بخش هاي اين عرفان است. با مروري در متون به جامانده از مانويان، عناصر بسياري يافت مي شود که داراي اشتراکات بسيار با شاخصه هاي مکاتب عرفاني است. اين مولفه ها را مي توان جداگانه دسته بندي کرد تا به جهان شناسي، معرفت شناسي و خداشناسي مستقلي براي اين دين عرفاني دست يافت.