بررسي اثرات فراكشن هاي مختلف و عصاره دانه گياه عدس الملك (Securigera securidaca) بر سطح سرمي گلوكز، فاكتورهاي خوني و مورفولوژي كبد در موش هاي ديابتي

مقدمه: دانه گياه عدس الملك (Securigera securidaca) را در طب سنتي ايران به عنوان كاهنده قند خون تجويز مي كنند. در اين مطالعه، اثر خوراكي عصاره تام دانه و فراكشن هاي آن روي موش سوري و صحرايي ديابتي شده با تزريق صفاقي استرپتوزوسين (200 ميليگرم/كيلوكرم) بررسي شد.
مواد و روش ها: در بررسي حاد، موش هاي سوري، دوزهاي مختلف عصاره تام دانه، فراكشن هاي كلروفرمي، متانولي، مخلوط فركشن ها، گلي بن كلاميد (10 ميلي گرم/كيلوگرم) و نرمال سالين را به صورت خوراكي دريافت كردند. قند خون قبل از گاواژ و 1، 2 و 4 ساعت پس از آن اندازه گيري شد. در بررسي تحت حاد، موش هاي صحرايي، دو بار در روز و به مدت دو هفته 500 ميلي گرم/كيلوگرم مخلوط فراكشن هاي متانولي و كلروفرمي با نسبت 70:30، انسولين NPH: رگولار به نسبت 30:70، گلي بن كلاميد و نرمال سالين را به صورت خوراكي گرفتند. قند خون قبل و در فواصل يك و دو هفته بعد اندازه گيري شد. در انتهاي دو هفته، فاكتورهاي خوني و بافت شناسي كبد بررسي شدند.
يافته ها: بررسي مرحله حاد نشان داد فراكشن كلروفرمي، قند خون را طي 1 ساعت و فراكشن متانولي و مخلوط فراكشن ها پس از 4 ساعت قند را پايين مي آورند. در بررسي تحت حاد، هيچ گونه كاهش قند و تفاوت معني داري در فاكتورهاي خوني پس از تجويز فراكشن ها مشاهده نشد. آسيب سلول هاي كبدي در گروه گيرنده مخلوط فراكشن ها كمتر از گروه هاي دريافت كننده انسولين و گلي بن كلاميد بود.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد دانه گياه عدس الملك مي تواند قند خون را به صورت حاد، با مكانيسمي مشابه انسولين، كاهش دهد.