ادب غنايي، يکي از موثرترين و پرمخاطب ترين انواع ادبي در زبان فارسي است. قدمت وگستردگي آن به گونه اي است که شايد نتوان هيچ متن ادبي را يافت که به نوعي با ادبيات غنايي آميخته نباشد. پژوهش حاضر، بر آن است به اين پرسش پاسخ بدهد که آيا ادب غنايي ريشه در ادبيات پيش از اسلام دارد؟ و اگر چنين است، ميزان و نوع بهره گيري متون غنايي از ادبيات پيش از اسلام چگونه و به چه ميزان بوده است؟ براي دست يابي به پاسخي علمي، نخست تاريخچه تلفيق شعر و موسيقي و پيشينه ترانه سرايي درايران باستان، از رهگذر کاوش در سنت شفاهي ادبيات - يعني خسروانيات، فهلويات و موضوعات مطرح شده در اين نوع از شعر - بررسي و سپس با تامل در دو منظومه ويس و رامين فخرالدين اسعدگرگاني و خسرو و شيرين نظامي گنجوي، ميزان تاثير ادبيات پيش از اسلام، در روند تکامل تدريجي ادبيات غنايي فارسي، نشان داده مي شود.