چکیده:
سخن از هدهد در سوره نمل كه مفصل ترين بخش آن مختص سليمان نبي است،در آيات 15تا44 آمده است.ابتدا چنين ذكر مي گردد كه كه خداوند داوود و سليمان را دانش آموخت و آنها هر دو مي گويند:سپاس خداي را كه ما را بر بسياري از بندگان مؤمنش برتري داد.سليمان خطاب بر مردمان تصريح مي كند كه ما را زبان پرندگان آموخته اند.سليمان پس از جمع آوري لشگريانش از انس و جن و پرندگان،چون بر وادي موران مي رسد،در خيل پرندگان هدهد را نمي يابد. از سر خشم مي گويد او را عذابي شديد خواهم كرد،مگر آنكه دليلي موجه ارائه دهد.پس بي درنگ هدهد حاضر مي شودو به سليمان ميگويد من ميدانم آنچه تو نمي داني:تو را خبري مهم از سبا آورده ام كه از آن آگاهي نداري. ملكه اي در آن ديار ديدم،داراي تختي عظيم. او و قومش به جاي خدا سجده بر خورشييد زنند. شيطان زينت بخش كردارشان است و گمراه كننده آنان از راه راست...سليمان به منظور اطمينان از راستگويي هدهد او را مأمور رساندن نامه اي به ملكه سبا مي كند تا واكنش او را بررسي كند.
|