سنجش ميزان مطلوبيت تحقق اهداف آموزش متوسطه در استان خوزستان

آموزش متوسطه دروازه ورود به آموزش عالي و بازار كار است و از اين نظر اهميت ويژه اي دارد. اما جنبه مهم ديگر اين دوره ي تحصيلي در برآورده ساختن نيازها جامعه در حيطه هاي متفاوت و توانمندسازي دانش آموختگان اين دوره مطابق با انتظارات جامعه و اهداف از پيش تعيين شده است. براساس مصوبه «شوراي عالي آموزش و پرورش» در سال 1372، شامل مجموعه اي از اهداف آموزش در حوزه هاي متفاوت (اعتقادي، اخلاقي، علمي، فرهنگي، سياسي، زيستي، اجتماعي و اقتصادي)، فهرستي از اهداف رفتاري در قالب گويه هاي مشخص خبري تنظيم شد. سپس با هدف بررسي ميزان موفقيت نظام آموزش متوسطه استان خوزستان در تحقق اين اهداف، به شيوه نمونه گيري تصادفي طبقه اي، شهرهاي اهواز، انديمشك، دزفول، آبادان، شوش و شوشتر انتخاب شدند و در مجموع، 629 پرسش نامه بين اوليا (به عنوان مشتريان) و كارشناسان و دبيران و مربيان پرورشي و آموزگاران (به عنوان مجريان اصلي برنامه هاي آموزشي و درسي) توزيع و جمع آوري شدند.
نتايج تحقيق حكايت از آن دارند كه بين نظرات اوليا، دبيران و كارشناسان در مورد ميزان مطلوبيت تحقق اهداف ياد شده در حوزه هاي اعتقادي، اخلاقي،‌ علمي، فرهنگي و زيستي تفاوت معناداري وجود دارد. اما در حوزه هاي اهداف سياسي، اجتماعي و اقتصادي تفاوت معناداري مشاهده نشد. نكته قابل توجه آن است كه در تمام حوزه هاي مورد اختلاف،‌ اولياي دانش آموزان در مقايسه با دبيران و كارشناسان وضعيت را مطلوب تر توصيف كردند و ميزان تحقق اهداف ياد شده را با ميانگين نمره ي بالاتري گزارش دادند. بين شهرستان ها، دزفول بالاترين نمره را در مطلوبيت تحقق اهداف گزارش كرد كه تفاوت آن ها با شهرستان شوش و نواحي 1 و 3 اهواز معنادار است. در مجموع بين مردان و زنان نمونه تحقيق در هيچ كدام از حوزه هاي هشت گانه اهداف، تفاوت معناداري به دست نيامد. هم چنين براساس يافته ها، تمامي حوزه هاي اهداف با يكديگر داراي هم بستگي معنادار هستند. بيشترين هم بستگي بين اهداف اعتقادي و سياسي r=0.78) و (p<0.01 و كمترين هم بستگي بين اهداف زيستي و اعتقادي r=0.46) و (p<0.01 مشاهده مي شود.