لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

بشر امروز با حجم عظیمی از دانش و اطلاعات مواجه است که از قضا این دانش و اطلاعات از عمر کوتاهی برخوردارند. به همین دلیل برای مطلع کردن افراد از آخرین تغییرات رخ داده در زمینه مطالعه شان باید پیوسته آن ها را در سر کلاس ها نگاه داشت. در واقع بحث یادگیری مادام العمر مطرح است. از آنجایی که نمی توان افراد را تا آخر عمر سر کلاس ها نگاه داشت باید آن ها رابه مهارت هایی تجهیز کرد که بتوانند در هر جایی دانش خود را بروز رسانی کرده و به کار ببندند. نظام های آموزشی در این زمینه احساس مسئولیت نموده و به دنبال روش هایی هستند که ازطریق آن ها بتوان چنین مهارت های اجتماعی و ارتباطی روش یادگیری موثر را به بهترین شکل ارائه کرده تا از عهده انجام این مسئولیت بر آیند. تکالیف درسی بسیار متنوع هستند و می توان آن ها را به گونه ای متفاوت برای دانش آموزان طرح کرد. برخی از معلمان، تکالیف درسی را به گونه ای طرح می کنند که یادگیری فراگیرندگان را با لذت توأم می سازد. ولی بعضی دیگر، تکالیف درسی را نوعی فعالیت عادی می پندارند که با انجام آن ها، دانش آموزان روی مسائل مهم و نکات اصلی درس، تمرین و تمرکز بیش تری می کنند و هدف از این کار آن است که در آن درس، تسلط بهتری پیدا کنند. متأسفانه انواع اغلب تکالیف درسی که از کوچک ترین خلاقیتی بی بهره اند، فقط((مشغله ای)) هستند که معلمان برای دانش آموزان خود می تراشند و هدف آموزشی خاصی در آن ها نهفته نشده است. در واقع انتظار می رود تکالیف به دانش آموز قدرت انعطاف ذهنی و فکری بدهد، طوری که دانش آموز ابتکار به خرج بدهد و فکر نویی را عرضه کند و یا اثری خلق نماید. مقصود انعطاف فکری یعنی پیدا کردن ترکیب های نو و جهت جدید در یک کار تفریحی و سرگرم کننده می باشد. وقتی تکالیف به فراگیر اجازه میدهد مفاهیم را خم و راست کند و اندیشه و تصورها را در هم بپیچد در واقع ذهن دانش آموز را در وضعیتی فعال و پویا قرار می دهد.

معلمان محترم در هر جامعه ای یک صنف پراهمیت بوده و دارای نقش ارزنده و قابل ملاحظه ای می باشند. معلم درصورتی می تواند تدریس اثر بخش داشته باشد، که بتواند با شیوه های متعدد کلاس درس را مدیریت کند و تمام تمرکز وحواس دانش آموزان را به خود جلب کند. در این پژوهش ابتدا در مورد اقتدارطلبی معلم و تاثیر آن بر روند پیشرفت کلاس و سپس رابطه بین اقتدار معلم و مدیریت کلاس را بررسی کردیم و دانستیم که محیطی هرج و مرج و بی نظمی دارد نمی تواند جای مناسبی برای یادگیری و یاددهی باشد در ادامه عوامل موثر بر مدیریت کلاس که شامل: ویژگی های شخصیت معلم، روش های تدریس معلم و استفاده از فنون تدریس می باشند را توضیح می دهد، در ادامه بحث به معرفی سبک های اداره کلاس که شامل: سبک اقتدار گرایانه(دموکراسی قانون مدار)؛ سبک مستبدانه(تحکم آمیز)؛ سبک آزادگذاری(بی عنان، آسان گیری)؛ است، پرداخته شده است.

یادگیری به فرایند ایجاد تغییر نسبتا پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته می شود و نمی توان آن را به حالتهای موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا داروها پدید می آید نسبت داد. تغییرات روز افزون جامعه بشری و پیچیدگی سطح زندگی ایجاب می کند تا نگاه تحولی و تخصصی به امر آموزش و یادگیری داشته باشیم. در رویکردهای نوین آموزشی، دانش آموز موجودی پذیرنده صرف نمی باشد بلکه موجودی فعال و مشارکت جو در فرایند یاد دهی و یادگیری بشمار می آید و محیط و منابع قابل دسترس تاثیر بسزایی در یادگیری دارند. هر چقدر محیط و منابع یادگیری قوی تری داشته باشیم میزان یادگیری بیشتر و پایداری را شاهد خواهیم بود. کتاب های درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری در نظام آموزشی محسوب می شوند لیکن تنها رسانه یادگیری بشمار نمی ایند، تهیه نرم افزارها، ایجاد وب گاه ها، پایگاه اطلاع رسانی و تبادل تجربیات از دیگر موارد نام بردنی می باشند، از طرفی با توجه به نقش مشارکتی و فعال دانش آموز، در نظام یاد دهی و یادگیری معلم به عنوان عنصر اصلی و بالاترین مرجع تعیین کننده منبع آموزشی، که بستر ساز فرصت های متنوع یادگیری در سازمان اجتماعی یادگیری بنام مدرسه، می باشد.